پربازدیدترین ها

سرویس: ویژه کد خبر: 135017 ۰۹:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۴

زندگینامه شهید محمدرضا قلیوند(شهید شاخص کارمندی)

زندگینامه شهید محمدرضا قلیوند(شهید شاخص کارمندی)
بازی دراز 1404/شهید محمدرضا قلیوند در سال ۱۳۴۰ در شهرستان کنگاور و در خانواده ای مذهبی متولد شد. gholivand   دوران کودکی را به تاسی از پدر و مادرش با عشق به اسلام و ائمه اطهار (ع) سپری کرد و از همان ایام با خواندن و انجام فرایض دینی آشنایی یافت. در سال آخر دبیرستان مشغول تحصیل بود که انقلاب اسلامی آغاز شد و او نیز آگاهانه به صفوف مخالفین رژیم منحوس پهلوی پیوست و در تمامی حرکت های انقلاب به همراه دوستان جوانش شرکت می کرد و شبها نیز به همراه آنان گروههایی را برای حراست شبانه از شهر کنگاور ایجاد نمودند. پس از پیروزی انقلاب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و پس از زمان بسیار کوتاهی به سمت فرماندهی سپاه پاسداران برگزیده شد، و مدتی بعد در آزمون تربیت معلم شرکت و قبول گردید و وارد تحصیل شد و پس از اتمام تحصیلات در آموزش و پرورش مشغول بکار گردید و هنگام شروع جنگ تحمیلی با وجود آنکه مسئولیت های متعددی به وی پیشنهاد می شد هیچیک را نپذیرفت و در قسمت پشتیبانی جنگ آموزش و پرورش مشغول بکار شد. او گمشده خود را در جبهه جنگ و میدان جهاد فی سبیل ا… پیدا کرده بود به همین علت هرگاه عملیات نزدیک می شد بسرعت خود را به جبهه می رساند و در عملیات شرکت می کرد. شهید قلیوند دارای اعتقادی عمیق به اسلام و عشقی راستین به امام خمینی (ره) بود و از معنویت و اخلاقی فوق العاده برخوردار بود و در صحنه عمل نیز دارای مدیریت قوی و کم نظیر بود. در برخورد با مردم متواضع و خود را همچون آنان می دانست و همواره خدمتگزار محرومان و مستضعفان بود و این روحیات مردمی و توان اداره و هدایت مجموعاً باعث شد که پست فرمانداری کنگاور را به وی پیشنهاد نمایند و هنگامی که به عنوان فرماندار کنگاور مشغول بکار شد همان روحیه معنوی مردمی باعث شد احترام و علاقه مردم به وی افزایش یابد، او در این مسئولیت نیز چون گذشته یاور و حامی بی چون و چرای رزمندگان بود و خود نیز چون یک بسیجی در میدان نبرد شرکت می کرد. پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شهید قلیوند همچون هزاران عاشق دلسوخته و دلشکسته سر بر آستان الهی بسته و با تاثر و حسرت اظهار می داشت که باب شهادت بسته شد و هنگامی که خفاشان شب تاریک جهل و ظلم، منافقین کوردل با هدایت ارباب به کیان اسلام حمله ور شدند، او نیز چون مرغ از قفس رها شده سبکبال به سمت دشمنان خدا خیز برداشت و هنگام وداع با یارانش گفت: « از امام (ره) اطاعت کنید هر فریادی بی امام سکوت است و هر امتی بی امام سرگردان » و رفت تا خود را به پای اسلام نثار کند و با اخلاصی عمیق با دیگر مجاهدان راه خدا در مقابل آنان ایستادند و سد راهشان شدند و شجاعانه جنگیدند و بالاخره شهید قلیوند مجروح گردید و در محاصره دشمن قرار گرفت و چون منافقین به او پیشنهاد تسلیم شدن دادند، او که سالها منتظر پذیرفته شدن در جوار قرب الهی بود به این کوته فکری معاندین نسبت به انقلاب اسلامی خندید و پس از مقاومت دلیرانه در تاریخ 2 مرداد 67 روح از قفس تنش آزاد گشت و به جوار حق تعالی شتافت. در قسمتی از وصیتنامه شهید آمده : «  پدر و مادر خوبم، روزگار روزگار امتحان و آزمایش است، صدر اسلام دارد تداعی می شود و اسلام ظهور می کند، اسلامی که تا دیروز در زیر خاکستر آتش هواهای نفسانی یزیدیان زمان پنهان بود، اسلامی که داشت فراموش می شد، ولی خوب اراده خداوند بر این تعلق گرفت که اسلام فراموش شده در همین عصر سیاه به فعلیت برسد. و حق یک سری انسانهای مظلوم و ستمدیده گرفته شود » روحش شاد و یادش گرامی باد بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید محمد رضا قلیوند بار الها درود فرست بر محمد و آل محمد و بر ولی عصر حضرت بقیه ا… اعظم و نایب بزرگوارش امام امت . حمد و سپاس خدای را که به  بنده توفیق همرهی این آرزومندان کربلای حسین را داد و آقا امام حسین را شمع محفل و نورافکن مسیرمان قرار داد و قلب کوچک  ما را لنگرگاه این سفینه نجات کرد . پدر و مادر خوبم ، روزگار –روزگار آزمایش و امتحان است صدر اسلام تداعی می شود اسلام دوباره ظهور می کند اسلامی که تا دیروز در زیر خاکستر آتش هواهای نفسانی یزیدیان زمان پنهان بود . اسلامی که داشت فراموش می شد ولی اراده خداوند بر این تعلق گرفت که اسلام فراموش شد . در این عصر سیاه به فعلیت برسد تا حق انسانهای مظلوم و ستمدیده گرفته نشود . عزیزانم در برهه ای از زمان هستیم که هیچگونه درنگی جایز نیست باید مردانه حرکت کرد از این آزمایش الهی سرافراز بیرون آمد در این موقعیت دردناک سکوت ، در جایی که فریاد امام است که کمک خواهی بلند است . خدایا تو خود شاهد باش که برای ادای تکلیف قدم به این مکان گذاشته ام و هدفم از نوشتن این کلمات ناقص باز هم ادای تکلیف است که باید انجام دهم آن را خلاصه می کنم و این امر مهم و آن همراهی و حمایت بی چون و چرا ی رهبر آگاه است که در این برهه هر فریادی بی امام سکوت است و هر امتی بی امام سرگردان . بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید محمد رضا  قلیوند خطاب به پدر و مادر خدمت پدر و مادر عزیزم ضمن عرض سلام امیدوارم و ارادت اخلاص امیدوارم که حا ل همگی شما ها خوب باشد و در پناه حضرت حق توفیق بندگی در گاهش را داشته باشید . (پدر و مادر خوبم روزگار –روزگار امتحان و آزمایش است صدر اسلام دارد تداعی می شود اسلام دارد ظهور می کند اسلامی که تا دیروز در زیر خاکسترآتش هواهای نفسانی یزیدیان زمان پنهان بود اسلامی که داشت فراموش می شد ولی خوب اراده خداوند بر این تعلق گرفت که اسلام فراموش شده در همین عصر سیاه به فعلیت برسد تا حق یک سری  انسانهای مظلوم او ستمدیده گرفته شود . (آخه اگه یه کمی فکر بکنیم بخدا خیلی ساده انسان وظیفه اش را پیدا می کند .) یهودیان را همگی خوب می شناسیم کسانی بودند که برای اینکه بتوانند در جامعه اسلامی زندگی کنند جزیه میدادند ولی حالا چه مسلمانان فلسطینی برای اینکه در خانه خودشان زندگی کنند باید به یهودیان جزیه بدهند ، باج بدهند زمین بدهند. بخدا دنیا بر عکس شده انسان دارد جای خدا را می گیرد این یک جنایت است به جامعه بشریت به انسانیت و دراینجا وظیفه هر فرد مسلمان در قبال این مسائل کاملاً مشخص و بدهی است و احتیاجی به تفکر و اندیشه ندارد. و اما پدر و مادر خوبم امیدوارم که خداوند به ما توفیق بدهد که همگی وظیفه خود را به نحو احسن انجام بدهیم ولی پدر و مادر خوبم من می دانم که وظیفه ای را که در قبال شما داشته ام تحقیقاًانجام نداده ام کوتاهی کردم قصور کردم باید بگویم جاهل بودم دلم می خواهد که مرا قلباًحلال کنید و مرا دعا کنید که عاقبت به خیر شوم من در حال ، مدیون زحمات شما هستم و اماشما برادران خوبم من نسبت به شماها اخلاص دارم و دلم می خواست به نحوی جبران زحمات شما را بکنم ولی متأسفانه قادر نبودم ولی بهر حال امید وارم در هر موقعیتی که هستی خداوند مد نظر شما و فراموش نکنید که زن و فرزند و پدر و مادر و خانه همگی انسان را در شب اول قبر تنها می گذارند البته من کوچکتر از آنم که بخواهم شما را نصیحت کنم ولی تو باقر جان به مادرم بیشتر رسیدگی کن و اگر دستتان به محمد تقی رسید در حالی که خیلی دلم می خواست ببینمش لذا سلام گرم برا خدمتش برسان و بگو به ایران برگردد و مخلصانه در خدمت این انقلاب اسلامی باش ولی شما خواهران مهربان و دلسوزم آرزو دارم که در زندگی همیشه مؤید موفق باشید. دلم می خواهد یک نصیحت به شماها بکنم و آن اینکه بخدا قیامت راست است و محشر حقیقت دارد لذا اگر وضع حجابتان همیشه نه تنها خوب بلکه نمونه باشید و در قبال شوهر وظیفه شما سنگین است امیدوارم که در این مورد کمال دقت مرا بکنید و لذا خواهرانم سکینه ، حاجی خانم ، رقیه ، فاطمه با اینکه دلم می خواست زیارتتان کنم ولی حداقل سلام گرم مرا بپذیرید و همچنین همسر خوبم که در مورد تو هم وظیفه خود را ادا نکردم البته امیدوارم که مرا همگی حلال کنید درآخر خدمت آقا صحبت ، آقا محمد ، با بچه هایشان ، همچنین خدمت آقا فریدون با زینب خانم و تمامی فامیلها و دوستان سلام می رسانم و از همگی التماس دعا دارم . 24 مهر 63 بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید محمد رضا قلیوند خطاب به پدر و مادر اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد پدر و مادر عزیزم ضمن عرض سلام و ارادت اخلاص امیدوارم که تحت توجهات حضرت حق مؤید و موفق باشید . عزیزانم در برهه ای از زمان هستیم که هیچ گونه درنگی جایز نیست باید مردانه حرکت کرد و از این آزمایش الهی سر افراز بیرون آمد ( در این موقعیت دردناک است سکوت ، در جایی که فریاد امام امت در کمک خواهی بلند است .) خدایا   بنا به تکلیفی که بر عهده من گذاشتی قدم رد این مسیر گذاردیم و همراه با دیگر عزیزان حرکت کردیم و امیدواریم که به لطف و کرمت قبول کنی . واما پدر و مادر خوبم دلم می خواست توانایی جبران گوشه ای از زحمات شما را می داشتم ولی افسوس که این قدرت در من نیست چیزی ندارم که نثارتان کنم جز سلامی گرم و محبتی بی شائبه از دور دست پای شما را می بوسم و از شما طلب حلالیت می کنم مرا ببخشید و تو مادر شیرت  را ، و تو پدررنجت را ، هیچوقت مرا از دعا جهت طلب مغفرت فراموش نکنید . شما برادران و خواهران دلسوزم و عزیزم اسمهایتان را نمی نویسم تا بدانید مه همه شما یکی هستید و آن یکی نیز جا و مکان در دل من است دلم بهانه دیدارتان را کرده بود و دوست داشتم از همه شما تک تک حلال خواهی کنم ولی توفیق نداشتم همگی مرا حلال کنید و پاداش زحمات خود را از خداوند بخواهید در ضمن عزیزان مواظب حال مادرم باشید تنهایش نگذارید و خودتان هیچوقت خدا را فراموش نکنید و مخصوصاً شما خواهرانمک حجابهایتان را محکم کنید ، مطیع شوهر انتان باشید مربی خوبی برای فرزان خود باشید . و در آخر همه فرزندان و خانواده های شماها را دیده بوسم . تمام خویشان ، آقا صحبت ، حاج فریدون ، آقا محمد و دایی غلام ، عموو دایی  همگی را سلام برسانید و طلب حلالیت کنید . محمد رضا قلیوند – آبادان 3 دی 65 بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید محمد رضا قلیوند خطاب به همسر و فرزند الذین اذا اصابهم مصیبه قالوا انالله و انا الیه راجعون همسر و فرزند مهربان و دلسوزم ضمن عرض سلام امیدوارم که با اتکال به لطف و مرحمت خداوند متعال در تمام مراحل زندگی پیروز و سربلند باشید . عزیزان ، اینرا خوب می دانم که رد طول زندگی مشترکمان حق شما را ادا نکردم و حق وسائل اولیه آسایش شما را فراهم نکردم و خیلی کارهای دیگر که وظیفه داشتم و انجام ندادم. ولی شما صبور بودید و با مشکلات می ساختید و مهمتر اینکه همیشه مشوقم بودید و این مایه افتخار من بوده و هست . ( البته همسر خوبم ، ممکن است با مصائبی بزرگتر و سختتر برخورد کنی ،مصائبی که کمر انسان را خم می کند ولی تو همیشه رد این حالات به حضرت زینب (س) اقتدا کن ، او که برادرش ، فرزندانش و… را در مقابلش سر بریدند و خود آنها را به اسیری بردند و به دختر حضرت رسول (ص) و حضرت  فاطمه (س) اقتدا کن که رد هیجده سالگی آرزوی مرگ می کند ولی همیشه از حمد و ستایش خدا دست بر نداشتند ) و بالاخره خود را اهمیشه رد کنار خانواده های داغدیده احساس کن * بله همسر خوبم باید صبر کنیم ، به قول امام به ما امر شده است که استقامت کنیم و ما هم باید مطیع باشیم که انشاءالله هستیم * و اما مهناز جان دوست داشتم دوباره شما را می دیدم و ابراز محبتی می شد ولی توقیق نداشتم ولی با اینحال همیشه به یاد شما بوده و هستم . همسر خوبم از قول من حسنا را ببوس و وقتی انشاءالله بزرگ شد به او (از قول من بگوکه دخترم طوری زندگی کن که آینده حیاتت همچو نامت نکو باشد و تو هم برای او تا آنزمان مادری دلسوز و مربی مهربان باش و هیچوقت خدا را فراموش نکن ، این زندگی فنا ناپذیر است فقط امروز و فردا دارد با سعادت زندگی کن و با سعادت بمیر ). و از قول مت خدمت مامان ، حاجی فریدون و اهل خانه همگی را سلام برسان و برای من طلب حلالیت کن . در ضمن  یادت نرود که همیشه به کنگاور سرکشی کنی و به مادرم بیشتر از گذشته محبت کن چون الان به محبت شماها بیشتر احتیاج دارد . خلاصه زیاد مزاحم اوقات شما نمی شوم . دوستدار شما – قلی وند 3 دی 65   آبادان کشیدی ابروان درهم گره کردی زنیرو مشت که یعنی دشمن دین را سلحشورانه باید کشت برو جان هر که اندر کف نگیرد بهر فرمانت بدندان ندامت زود می گیرد سر انگشت بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید محمد رضا قلیوند خطاب به امت «انا لله و انا الیه راجعون » بارالها درود فرست بر محمد و آل محمد ، و بر ولی عصر حضرت بقیه الله ( ارواحنا له فدا ) و نایب بزرگوارش امام امت وظیفه عالیقدر حضرت آیت الله منتظری و علمای عزیز و شهدای گلگون کفن اسلام . حمد و سپاس خدای را که به بنده توقیق همرهی این آرزومندان کربلای حسینی را داد و از منحرف شدن به مسیرهای چ و راست حفظ کرد و آقا امام حسین (ع)  را شمع محفل و نور افکن مسیرمان قرار داد و قلب کوچک ما را لنگرگاه این سفینه نجات کرد . عزیزان در دورانی زندگی می کنیم که صحبت از خدا و قرآن کردن جرم دارد و از انسانیت و آزادی حرف زدن گناه دارد . مگر ما در بدو شروع انقلاب جز همین صحبت که احکام خدا حاکم باشد . چیز دیگری گفته بودیم که اینچنین آماج حملات وحشیانه ددمنشان قرار گرفتیم . شبانه چون خفاش بر ما تاختند و خانه های ما را بر سر زنان و کودکان ما خراب کردند و جوانهای ما را به اسیری بردند . ( بله عزیزان این همه ظلم و جنایت به خاطر این که گفته بودیم ، قرآن حاکم باشد . حال وظیفه ما چیست ؟   با این همه ظلم و ستم چه باید کرد ؟ با این ننگ ما چه کنیم که چند میلیون یهودی بر میلیاردها مسلمان حکومت می کنند و هر چه ظلم و ستم از دست آنها برآید بر مسلمانان وارد می کنند . بله عزیزان یا باید مردانه جنگید و خروشید و ریشه این ظالمان را سوزاند یا باید چون بیوه گان ننگ سلامت بر ما بماند . ( سروران ما پیرو آن آزاد مردیم که امروز تمام کفر در مقابل تمام اسلام قد علم کرده – یعنی ما باید برزمیم . و اگر این تهاجم ظالمانه بیست سال هم طول بکشد ایستاده ایم یعنی تا آخرین قطره خون ). (خدایا تو خود شاهد باش که برای ادای تکلیف قدم به این مکان گذاشته ام و هدفم از نوشتن این کلمات ناقص باز هم ادای تکلیف است که باید انجام دهم آن را خلاصه می کنم و این امر مهم و آن همرهی و حمایت بی چون و چرا  از امام امت ( ولایت فقیه ) است ). عزیزان زدنهای بی جا و انتقادها ی مفرضانه از مسئولین (مورد تأیید امام ) و اطاعت نکردن دستورهای آن بزرگوار خود را خسرالدنیا و الاخره نکنید . ( آگاه باشید که در این برهه هر فریادی بی امام سکوت است و هر امتی بی امام سرگردان .) ملتمس دعا محمد رضا قلی وند 18 دی 65      آبادان